نمی دونم چرا حالا که شدید دارم رو خودم کار می کنم امروز که بنا به دلایلی حرف جعفری رو زدم باز تپش قلب داشتم و حالم بد شد. قشنگ، جعفری بخشی از منه که با وجود این که از تنه قطع شده باز هم نبض داره محل جدا شدنش و دردش می پیچیده و می پیچه تو حافظمو من می مونم مجدد با بهت و حیرت سر جام، تنهای تنها.
امیدوارم حالش خوب باشه.
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم شهریور ۱۴۰۳ ساعت 21:53 توسط ف
|