هی جونم برای انجام کار درست تموم می شه. هی به لب مرز روانیم می رسم. هی دق می کنم و با این وجود زندگی ادامه داره. کاش فقط یک کم نور می تابید. از این سیاه و سیاهی گاهی واقعا خسته می شم. کم میارم.

همین! کاش واقعا می تونستم پایان بدم. می ترسم.

...